چقدر زیبا فرمودند دکتر شریعتی در وظیفه ی ما مسلمانان ، ما آدمیان :
" ما وارث عزیزترین امانتهایی هستیم که با جهاد ها و شهادت ها و با ارزشهای بزرگ انسانی ، در تاریخ اسلام ، فراهم آمده است ، و ما وارث این همه هستیم ، و ما مسئول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش ، تا برای بشریت نمونه باشیم : « و کَذلِکَ جَعَلناکُم اُمَّةً وَسَطاً لِتَکونوا شُهَداءَ عَلَی الناسِ وَ یَکونَ الرَسولُ عَلَیکُم شَهیدا» خطاب به ما است .
ما مسئول این هستیم که با این میراث عزیز شهدا و مجاهدانمان و امامان و راهبرانمان و ایمانمان و کتابمان ، امتی نمونه بسازیم تا برای مردم جهان شاهد باشیم ، و شهید باشیم و پیامبر برای ما نمونه و شهید باشد .
رسالتی به این سنگینی ! رسالت حیات و زندگی و حرکت بخشیدن به بشریت بر عهده ی ما ، که زندگی روزمره مان را عاجزیم !
خدایا!... این چه حکمت است ؟ "
امتحانات آخر ترم نزدیکه و همه در جنب و جوش و نگرانی هستن .
از مدیر گرفته تا دانش آموزا همه نگرانی خاص خودشون رو دارن . رقابت جالب و تا حدودی شیرین بین دانش آموزا افتاده و تقریباً همه دوست دارن تو این رقابت نفر اول باشن.
راستشو بخواین بیشتر دانش آموزا درس می خونن که 20 بگیرن . کاش بیشتر ، درس می خوندن تا یاد بگیرن . یاد بگیرن که چطور می تونن مثلا با فلان فرمول فیزیک یه زندگی قشنگ بسازن زندگی ای که رنگ و بوی الهی داشته باشه .
کسی که تو ورق امتحانی بیست می گیره هنرمنده ، اما هنرمند تر از اون کسیه که درسای مدرسه رو با شیوه ی درست در زندگی به کار می بره .
امیدوارم که همه ی دانش آموزا هم تو ورقشون نمره ی خوبی بگیرن هم بتونن درساشون رو در زندگی به کار ببرن
از حکیمی پرسیدند : مقام معلم بالاتر است یا مقام پدر و مادر .
پاسخ داد : مقام پدر و مادر .
پرسیدند : چرا ؟
پاسخ داد : زیرا پدر و مادر مرا از عرش به فرش رساندند و معلم مرا از فرش به عرش می رساند .
سلامی بی نهایت به همه ی شما
می دونیم که حدود 4 ماه و 21 روز نبودیم و سری هم به وبلاگ نزدیم در این 4 ماه و 21 روز درسها ، امتحانات و دسترسی نداشتن به اینترنت همه دست به دست هم دادن تا ما نتونیم کارمون رو ادامه بدیم .
تو اردیبهشت ماه هستیم و نزدیک امتحانهای ترم . برای همه ی دانش آموزان عزیز آرزوی موفقیت داریم . هر چند دیر اما هفته ی معلم رو هم به معلمای عزیز تبریک می گیم . و یه پیشنهاد برای معلمای عزیز :
چقدر خوب بود اگه حداقل هفته ی آخر رو به جای امتحان گرفتن ، وقت صرفِ ، رفع اشکال می کردین فکر نکنین ما دانش آموزای تنبلی هستیم ! نه ، خوب ذهن شما هم خسته میشه اگه تو یه روز مجبور باشین دو تا کتاب درسی رو کامل بخونین . البته نمیشه گفت خسته ما همه لحظه شماری می کنیم که امتحانات ترم برسه و بشینیم حسابی بخونیم اما این هفته ی آخر امتحانات انرژی مارو می گیره یا درست تر بگم اصلا" نمی رسیم درست و حسابی هیچ درسی رو بخونیم .
معلمای عزیز با همه ی این احوالات و امتحانات دوستون داریم و از زحمات فراوانتون متشکریم .
روزی مردی پرسید : نشان جوانمردی چیست ؟ جوانمردا ، بگو تا ما هم مردی مان را جوانمردی کنیم !
جوانمرد گفت : کمترین نشان ، آن است که اگر خدا هزار کرامت با برادر تو کند و یکی با تو ،تو آن یکی خودت را هم برداری و روی هزار تای برادرت بگذاری !
مرد گفت : وای بر ما که از مردی تا جوانمردی ، هزار گام است و ما هنوز در گام نخستیم .
« از کتاب جوانمرد نام دیگر تو - عرفان نظرآهاری »